تمدن سازی نه یک اتفاق است و نه میتوان به صورت فردی آن را پیش برد؛ بلکه نیازمند مشارکت جدی و سازمان دهی شده است. برای همین، ما نیازمند برنامه ریزی و مطالعات دقیق و تعریف گامهای مختلف برای این موضوع هستیم. قطعا در این زمینه زنان توانایی مشارکت اجتماعی زیادی دارند و تغییر رفتار و سبک زندگی را میتوانند مدیریت کنند. این نقش راهبردی زنان در تمدن سازی باید مورد توجه قرار بگیرد؛ چون زنان توانایی تغییر سبک زندگی و تغییر رفتارها و توانایی ساخت رفتارهای جمعی را دارند، میتوانند ارزشها را منتقل کنند.
در طول تاریخ، ما شبکههای متعدد خانگی زنان را داشتیم که در تغییر رفتار و فرهنگ سازی در انتقال مفاهیم مؤثر بودند؛ منتها برای ایفای نقش تمدن سازی زنان، نیازمند برنامههای راهبردی هستیم. در موضوع تمدن، خیلی از مسائل باید حل شده و جایگاه آنها مشخص شود؛ بر این اساس زنان به عنوان حلقههای فعال میانی میتوانند بین مردم و حاکمان، نقش واسطه داشته باشند. زنان به عنوان کسانی که نگاههای راهبردی به آینده دارند، نگاه آنها به عنوان یک مادر به آینده فرزندانشان و به جامعهای که فرزندان بتوانند زندگی مطلوب تری داشته باشند نیز هست.
در همه این زمینهها میبینیم نقش زنان هم به عنوان کنشگر در سطح جامعه و هم فرهنگ ساز و هم مربی و تربیت کننده نسلهای آینده میتواند بسیار مؤثر باشد؛ اما از طرفی هم نیازمند این هستیم که شبکههای زنان ایجاد و تقویت شود و در این زمینه بحث آموزشهای راهبردی و آینده پژوهی برای اینکه ببینیم تمدن نوین اسلامی چه ویژگیهایی دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است. خانمها باید با اینها روزانه و به طور دائمی برخورد داشته باشند؛ چه به لحاظ مطالعات مختلف و چه به لحاظ آموزش و چه به لحاظ کارهای گروهی ببینند که ویژگیهای تمدن نوین با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب چیست.
اکنون زنان به عنوان یک ضرورت میتوانند در قالب هفت گامی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم بیان فرمودند، نقش خود را ایفا کنند؛ بنابراین برنامه ریزی جدی برای آشنایی عمیق با گام دوم باید وجود داشته باشد و اینکه شرایط توزیع زنان در بخشهای مختلف جدی گرفته شود و مطالب زنان به گوش جامعه برسد.
درنهایت باید بحث شبکههای خانگی به عنوان حلقههای میانی جدی گرفته شده و روی آن برنامه ریزی شود. مهارتها در این زمینه تقویت شود و مهارت افزایی صورت بگیرد. به نظر میرسد با این شاخصها میتوانیم شاهد این باشیم که زنان نقش ذاتی خودشان را ایفا کنند؛ چون هم ذاتا آینده برایشان مهم است و هم از کنشگران اصلی در موضوعات تعلیم و تربیت و انتقال ارزشها هستند و همین موضوعات پایههای تمدن را میسازد، اما در عین حال برنامه ریزیهای آموزشی، مهارت افزایی و توانمندسازی باید صورت بگیرد تا بتواند نوید خوبی برای تمدن سازی آینده باشد.